02:48

ساخت وبلاگ

امکانات وب

۱۴۰۲ـ عـزیز شل کن اومدم بـگامـ_ت :))))

تولدت مبـارک یـوبس ترین تخـس قرن

#من چون تاریخ تولدا یادم میره اینجا ثبت میکنم تا بمونه واسه همیشه , از شمارو هم اگه خواستین اِضاف کنم :)

02:48...
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 54 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1402 ساعت: 18:49

خواهرزاده داشتن یعنی تو بچه داری ولی یکی دیگه اونو زاییده :') 02:48...
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 62 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 20:19

صدا کن مرا... صدای تو خوب است... #سهراب_سپهری 02:48...
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 20:19

این اواخر نمی‌دونم ساعت چنده، چندمه، چه روزیه، مود و وضعیت روحیم با یه نخ نازک به هر چیزی بنده، یه آهنگ، یه پست اینستاگرام، یه تیکه کتاب، یه بیکلام، یه عکس...

02:48...
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 20:19

۱۴۰۱/۱۱/۱۲ صداهایی که می‌شنوید آخرین حرف‌های جانباختگان پرواز Ps752 به خانواده‌هاشون و صدای خانواده‌هاشون هست... 02:48...ادامه مطلب
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 9:01

۱۴۰۱/۱۱/۱۴

پنج دقیقه بعد از اینکه متولد شدی اونا اسم،‌ ملیت، دین و دسته مذهبیت رو مشخص کردن‌ و تو باقی عمرت رو صرف دفاع کردن از چیزایی می‌کنی که خودت انتخابشون نکردی :)

02:48...
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 74 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 9:01

تو یک هفته دوتا عروسی و یک جشن تولد دعوت شدم ، و منی که متنفرم از عروسی :| 02:48...
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 75 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 9:01

02:48...

ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 12:27

نشسته بودیم کنار همون بخاری قدیمیه خونه مامان بزرگم : من ، مامانم ، آبجیم و خودِ مامان بزرگم داشتم میخندیدم و به چهره ی دوستداشتنیش نگاه میکردم تنها نفری بود که واقعا دوستش داشتمو واقعا دوستم داشت دستشو دراز کرد سمتم همینطور که میرفتم دستشو بگیرم یه نگاه به ابجیم کردم دیدم از یه چیزی ترسیده داشت میلرزید و عرق میریختو با تعجب خیره شده بود بهم که یادم اومد اع مامان بزرگ که سال ۸۷ فوت کرده پس این کیه و یهویی با ترس از خواب پریدم ساعت 04:27 بود مطمعنم روحش میخواست باهام ارتباط بگیره این چند وقته از فشار و استرسی که رومه زیاد خواب ترسناک میبینم , چند شب هم هست بختک میاد سراغم و راحت نمیتونم بخوابم .. «وقتی بچه بودم میرفتیم مشهد به ذوق و دیدن نَـوَشْ کلی پول به دور از چشم مامانم و بابابزرگم بزور میداد بهم و باهام میومد بقالی سر کوچشون تا برام خوراکی بخره، کلی تحویلم میگرفت بقول خودش برام آلاسکـا درست میکرد ... وقتیم برمیگشتیم با گریه و زاری میگفت معلوم نیس تا کی نبیننتون اصلا معلوم نیس دفعه دیگه زنده باشم ببینمتون » 02:48...ادامه مطلب
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 12:27

از دیروز داره برف میاد و همه جا سفید شده و بشدت هوس دور دور کردم صبح پاشدم رفتم پای سیستم بعد مدتها رفتم دیسکورد یکمم رفتم مینی چـت ولی با این وضع نت و فیلتر بودنش اعصابم بیشتر خورد شد ، یوتیوب‌ـو باز کردم و متوجه زمان نشدم همیشه میرم یوتیوب پنج شیش ساعت در کسری از زمان میگذره :|شب رفتم جای مغازه دوستم ،اومد نشست تو ماشین که احسانم بعدش اومد نشست پشت سرمون یکم حرف زدیم یکی پیام داد بازش کردم دیدم از پشت سرم داره پیام میده تا این متوجه نشه برنامه چیه ، نوشته بود:احسان :بپیچونش بریممن : کجااحسان: هوا سرده برفم میاد چی میچسبه؟:))خدایی بچه خیلی خوبیه خیلی هوامو داره ولی دیگه این خوشش نمیاد از این، مجبور شدم الکی بگم میخوام برم خونه پیاده شد رفت :)) هیچی دیگه جاتون خالی اینقدر برف میومد جلومو نمی‌دیدم اینقدر با ماشین دستی و دریف کشیدم که ریده بود تو خودش میگه بقران تو مستی حالیت نمیشه منم طبق معمول میگفتم گه نخور مادر فاکر هنوز منو نگرفته :)))) یعنی یکی فیلم میگرفت از ما هالیودی بود هر دقیقه مـود عوض میکردیمآخر شبم پاره بودیم تو مسیر برگشت آهنگ LiL PeeP رو گذاشته بودم ولوم تا ته باز بود و جفتمون ساکت معلوم بود فریک شدیم رو موزیکه :) فضای دِپی بود ..«که یهو دیدم ایمیل اومد برام عجیب بود چون کسی به من ایمیل نمیداده اصلا کسی نداره فک کردم الکیه ، همینطوری پشت فرمون چشام بزور باز بود بازش کردم دیدم زده _Miss F _ یهو رفتم تو خاطراتم چقدر تو همین وب و هم وبای که ازم فیلتر شده ازت نوشتم ،از خاطراتمون ، از قولو قرارامون،از آرزوهامون، جوری وابستت بودم که انگار خونِ تو رَگهامی و یادم اومد نباید بعد چند سال دوباره زندگیمو قهوه ای تر کنم و نخونده Delete کردم ، به همین راحتی !»به مسیر ادامه دا 02:48...ادامه مطلب
ما را در سایت 02:48 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crazyb0ye بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 12:27